سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی
سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی

مردان جسور (The Lusty Men) 1952 از دریچه سه شاهکار دیگر نیکلاس ری

 راه و روش رِی به کاری که گاوبازها می کنند بی شباهت نبود : نیکلاس ری همیشه دست به تجربه های متفاوت و جالب می‌زد و محتوا هایی خاص و جسورانه می‌ساخت . او مجبور بود برای فرار از فاجعه تعادل را حفظ کند! گاهی اوقات زمین خورد ، اما در بیشتر موارد موفق و سزاوار ستایش بود.

 مردان‌جسور  هم از این قاعده مستثنی نیست. در مردان‌جسور رابرت میچم نقش یک گاو باز حرفه ای (جِف) را بازی می‌کند که مدتی است از کارش فاصله گرفته. او - ظاهرا پس از مدت ها - به خانه دوران کودکی اش می رود و به طور اتفاقی باعث می شود جوانی به نام وِس (آرتور کندی) به حرفه سابق او بپیوندد (بازگشت به خانه در ادامه نشان می‌دهد که چه معنی دارد: جف به گاوبازی هم بر می‌گردد). لوئیز ، همسرِ جوان (سوزان هیوارد) یک رقابت تنگاتنگ را با جف آغاز می کند. پس از فراز و نشیب های فراوان جف از عشقش به لوئیز خبر می دهد (که البته ما با میزانسن های خلاقانه ری، قبل از اعتراف به درون میچم نفوذ کرده بودیم).  ادامه مطلب ...

نَویگی‌تِر (The Navigator) 1924 از دریچه نقد (بررسی) دیوید رابینسون

یک بار دیگر «کشتی نوگی‌تر» فرصتی فراهم می‌آورد ، تا شاهد باشیم که استعداد های کیتن در عرصه های مختلف چه پیشرفت محسوسی کرده است. سکانس جنگ با آدمخواران حاوی برخی از تماشایی ترین پرش ها و سقوط های کیتن است. شوخیهای این فیلم آن چنان در هم فشرده و چنان در هم یافته است که گاه همپای آنها پیش آمدن یا یادآوری تداوم آنها مشکل می‌شود.(...)شخصیت رولو با منطق و یکپارچگی بسیار مستدلی پرورش می‌یابد. تحول او از یک لوس احمق. شروع فیلم ، به قهرمان با شعور پایان فیلم کاملا باورکردنی است. آن آرامش و در عین حال عزم به مبارزه با آدمخواران به هیچ وجه با خونسردی او در ابتدای فیلم که به خواستگاری دختر می‌رود  و عدم پذیرش بعدی او را به راحتی قبول می‌کند ناسازگار نیست.

«دیوید رابینسون»

 

ادامه مطلب ...

کلاه‌خود فولادی (The Steel Helmet) 1951 / ملی‌گراییِ دلسوزانه

فیلم با کلاه‌خودی فولادی با سوراخی در جلویش، شروع می‌شود. فکر می‌کنیم روی زمین افتاده ولی روی سر گروهبان زکِ بداخلاق، نژادپرست و حرفه‌ایِ فولر جا خوش کرده. سوراخ را سربازی از کره شمالی به وجود آورده است : او سرباز ماهری نبوده ! گروهبان زک را در میان سربازان دیگری می بینیم که دستانشان را بسته‌اند و جان داده‌اند. او خوش شانس است که جان سالم به در برده‌. پسرکی کره‌ای، پس از ایجاد تعلیق، دست گروهبان را باز می‌کند و او را نجات می‌دهد. گروهبان، کره‌ای ها را آشغال و او را کوتوله خطاب می کند . پسرک از این نکته ناراحت است ؛ با این وجود، از زک خوشش می‌آید...

 این شروعی‌ است برای یک ماجراجویی جذاب و گیرا. آنها پس از یافتن یک سرباز (پزشکی سیاهپوست) ، گروهی از سربازان آمریکایی را پیدا می کنند و قرار است به معبدی برسند که در تضادی خلاقانه ، مکانی خواهد بود برای جنگی ناعادلانه و بی‌رحمانه. ( از نظر کارگردان و با اغراق)

ادامه مطلب ...

ژنرال (The General) 1926 / فراتر از شاهکار

 ژنرال فراتر از یک شاهکار است.جنبه تاریخی دارد.داستان فیلم اقتباسی است . نویسنده کتاب (سرباز جبهه شمالی آمریکا )در عملیاتی که در فیلم بازسازی شده(سرقت قطار جنوبی ها) حضور داشته است. 

ادامه مطلب ...

گذرگاه ( The Passage ) 1979 / تشریفات ساده!


 یک باسکی (آنتونی کوئین) که دامدار است و زندگی اش در کوهستان، پیشنهادی جالب را قبول می کند. باید به شهر رفته و یک پروفسور (همراه با همسر،دختر و پسرش ) را از کوه بالا برده و به نقطه ای امن در اسپانیا ببرد . پروفسوری که تحت تعقیب آلمانی ها است.

 

ادامه مطلب ...