سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی
سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی

مردان جسور (The Lusty Men) 1952 از دریچه سه شاهکار دیگر نیکلاس ری

 راه و روش رِی به کاری که گاوبازها می کنند بی شباهت نبود : نیکلاس ری همیشه دست به تجربه های متفاوت و جالب می‌زد و محتوا هایی خاص و جسورانه می‌ساخت . او مجبور بود برای فرار از فاجعه تعادل را حفظ کند! گاهی اوقات زمین خورد ، اما در بیشتر موارد موفق و سزاوار ستایش بود.

 مردان‌جسور  هم از این قاعده مستثنی نیست. در مردان‌جسور رابرت میچم نقش یک گاو باز حرفه ای (جِف) را بازی می‌کند که مدتی است از کارش فاصله گرفته. او - ظاهرا پس از مدت ها - به خانه دوران کودکی اش می رود و به طور اتفاقی باعث می شود جوانی به نام وِس (آرتور کندی) به حرفه سابق او بپیوندد (بازگشت به خانه در ادامه نشان می‌دهد که چه معنی دارد: جف به گاوبازی هم بر می‌گردد). لوئیز ، همسرِ جوان (سوزان هیوارد) یک رقابت تنگاتنگ را با جف آغاز می کند. پس از فراز و نشیب های فراوان جف از عشقش به لوئیز خبر می دهد (که البته ما با میزانسن های خلاقانه ری، قبل از اعتراف به درون میچم نفوذ کرده بودیم).  ادامه مطلب ...

کوتاه درباره بر زمین خطرناک (On Dangerous Ground) 1951

 شخصیت اصلی و مد نظر ری ، در پایان بر خلاف در مکانی متروک ، فراتر از واقع و شورش بی دلیل خودش را تخلیه نمی کند ؛ بلکه با عشق آرام می شود. رابرت رایان در این فیلم نقش مردی را بازی می کند که می بینیم چه رفتار خصمانه ای با خلافکاران و پلیس های دیگر دارد. او با آدم های دور و برش، و فضای سرد و بی روح شهر ارتباط برقرار نمی کند ؛ ولی پس از آشنایی با دختر نابینا (آیدا لوپینو) همه چیز دگرگون می شود‌‌...

کوتاه درباره آنها در شب زندگی می‌کنند (They Live by Night) 1948

 کلیپی دیدم که جیم جارموش (اینجا) ، درباره فیلم های یکی از اساتیدش یعنی نیکلاس ری صحبت می‌کرد. و برای این یادداشت کوتاه ، می‌خواهم از  نکته ای کوچک -اما مهم- که جارموش به آن اشاره کرده استفاده کنم.  

ادامه مطلب ...

در مکانی خلوت (In a lonely place) 1950 /وقتی تو عاشقم بودی،چند هفته ای را زندگی کردم

نکته: برای دومین بار فیلم را تماشا کردم. قصد داشتم   هنگام دیدن فیلم یادداشت بردارم (تا این نوشته را اصلاح کنم) ؛ اما آنقدر غرق فیلم و فضایش شدم که پاک یادم رفت!  

علاوه بر نکاتی در مورد بازیگران و کارگردان ، چیز هایی که در ذهنم مانده بود را اضافه کردم. کافی نیست.  باید دوباره ببینم!

به نظرم این با اختلاف بهترین بازی بوگارت و بی‌شک یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینماست... 

ادامه مطلب ...

کوتاه درباره پیروزی تلخ (Bitter Victory) 1957

حتی فیلم هایی که جزو قوی ترین آثار نیکلاس ری نیستند،آدم را به ستایش و فکر وا می‌دارند. پیروزی تلخ نیز از مهم ترین آثار ری نیست،ولی انسانی و قابل تقدیر است. فیلم تفاوت ها و شباهت هایی با آثار شاخص ری دارد. (محسوس ترین تفاوت در داستان و فیلمنامه‌ و یاغی و عصیان‌گرِ ری است).داستان فیلم در جنگ جهانی دوم می گذرد و ریچارد برتون (جیم) و کرت یورگنس (دیوید) در نقش دو افسر ارتش بریتانیا ،که وظیفه دارند یک حمله کماندویی را در شمال آفریقا انجام دهند،هنر‌نمایی می کنند.روث رومن (جین) نقش معشوق سابق جیم و همسر دیوید را بازی می کند. این ماموریت جدالی‌ست بین جیم و دیوید ، برای تصاحب معشوق.(به نورپردازی پلانی که تصویرش را انتخاب کردم نگاه کنید...)

با وجود تفاوت هایی که با آثار شاخص ری دارد ، شخصیت اصلی در اینجا هم «قوانین را می‌شکند».  اما دو مرد داستان همیشه با هم و هم زمان راه می‌روند،نورپردازی یکسانی برای آنها در نظر گرفته شده است (غیر از تصویر بالا) و... تا اینکه دیوید به جیم می‌گوید : «تو قوانین رو شکستی». این یک‌ راست  به ما می‌گوید که در پیروزی تلخ شخصیتِ عصیانگر ری کیست. مانند اسم فیلم که تفسیری عالی‌ست بر خود فیلم و پایانش، دیالوگ ها هم در پیروزی تلخ تفسیر درستی از شخصیت ها ارائه می‌دهند : جیم کسی است که بر خلاف جریان آب شنا می‌کند و «قوانین را می‌شکند». دیوید بزدل و دروغگو و «یک یونیفرم خالی» ‌‌‌‌‌ست. البته دیوید هم قانون‌شکنی می‌کند : قانون شکنی در دوستی،مرام و معرفت! او فرقی با آن آدمک های تمرینی ندارد، (که در پایان  کارکردی عالی پیدا می‌کنند) او یک یونیفرم خالی‌ست... 

ادامه مطلب ...