سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی
سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی

سه گانه اشغال (خاموشی دریا ، لئون مورین کشیش ، ارتش سایه ها)

خاموشی دریا (۱۹۴۷) : بر اساس رمانی به همین نام از ورکور

لئون مورین کشیش (۱۹۶۱): بر اساس رمانی  از بئاتریس بک

ارتش سایه ها (۱۹۶۹) : بر اساس رمانی به همین نام از ژوزف کسل

یک سه گانه غیر رسمی  : آیا می‌توان این سه اثر را یک سه‌گانه دانست؟ فاصله زمانی این را به ما نمی‌گوید : بین خاموشی دریا و لئون مورین کشیش چهارده و بین لئون مورین و ارتش سایه ها نه سال فاصله است. یعنی هر کدام از این فیلم ها در یک دوره خاص از سینمای ملویل ساخته شده‌اند. این تفاوت در فرم و نگاه ملویل در خود فیلم ها کاملا مشخص است. مثلا ارتش سایه ها در رنگ بندی و میزانسن و دکوپاژ آنچنان تفاوتی با سامورایی و دایره سرخ ندارد.  

ادامه مطلب ...

نیم‌نگاهی به سه گانه دلار (The Dollars Trilogy) 1964 تا 1966 / همزیستی مسالمت‌آمیز!


اینجا نمی‌توانی دنبال آدم های با مرام و جوانمرد بگردی. حداقل نه آن جوانمردی که از وسترن سراغ داری. اینجا همه به دنبال پول و  زنده ماندن هستند. اگر پیمان و همبستگی هم به وجود بیاید از سر همزیستی مسالمت آمیز است ! 

در استادی لئونه شکی نیست.کسانی که او را دوست ندارند بیشتر از این ناراضی اند که از قوانین وسترن های کلاسیک پیروی نمی کند.وسترن اسپاگتی (سرجیو لئونه) متفاوت است. تو گویی وسترن خالص و همان وسترن کلاسیک گندم باشد : حالا این گندم را آرد بکنند،تبدیل به اسپاگتی بشود،با سس مخلوطش کنند…می شود وسترن اسپاگتی! خودم می دانم که این اسپاگتی بر ملیت اشاره دارد و منظورم تغییر و تحولات در میزانسن،کاراکتر ها و…  است! مانند کلوز آپ های زیادی که در وسترن های اسپاگتی می بینیم . مسعود فراستی می گوید که این هیولا های فیلم های لئونه انسان نیستند ، فیلم هایش وسترن نیست….خب همین است دیگر! فیلم های لئونه یک جورایی ضد وسترن به حساب می آید. حتما کاراکتر ها نباید مثل جان وین خوش مشرب و آدم باشند! درست است، شاید با این کار ها و این دگرگونی‌ها آرمان ها ، قوانین و اسطوره سازی وسترن آمریکایی برباد برود ؛ ولی به دَرَک! من از سرجیو لئونه خوشم می آید!  

ادامه مطلب ...

نگاهی گزیده (و کمابیش شخصی!) به سینمای کمدی


ابتدا بگذارید با اشاره‌ای اجمالی و گزیده به مقاله جرالد مست  ، مقدمه ای بر سینمای کمدی(اینجا) ، نگاهی داشته باشیم به اینکه چگونه یک فیلم می تواند کمدی باشد؟

 

ادامه مطلب ...

نیم نگاهی به فیلم های مسعود اطیابی؛ نمونه هایی از سینمای مثلا کمدی ایران

من پیش از اینکه مسعود اطیابی رگباری فیلم - مثلا - کمدی ، به این ترتیب و به این سرعت بسازد(البته بیشتر مسئله اکران مطرح هست در این مورد)،خروس جنگی(۸۶)، شرط اول(۸۸) و اخلاقتو خوب کن(۹۰) را دیده بودم. آش دهان سوزی نبودند. همان کمدی های آن زمان ها و همان ویژگی های تکراری‌. اخلاقتو خوب کن به نظرم می خواست چیز جدیدی باشد که مضحک بود . البته نه مضحک خنده دار. شرط اول هم تکلیفش با خودش مشخص نبود! نکته جالبش این بود که اکبر عبدی نقش داماد جوان خانواده را بازی می کرد!

در دنیای تصویر خوانده بودم که منتقدی اعتقاد داشت اطیابی کمدی بلد است. از آن منتقد محترم عذر می خواهم ولی اطیابی اصلا کمدی بلد نیست! (لطفا برای خواندن ادامه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید!)

 

ادامه مطلب ...

راه های افتخار، دکتر استرنج لاو،ادیسه فضایی/ چرا سینمای کوبریک مهم است؟



کوبریک فیلمساز مهمی است چون فیلم های مهمی در مورد موضوعات بنیادین و اساسی بشر ساخته.جنگ،مرگ،زندگی،هستی،نیستی،خدا، عدالت، صلح ، جهل بشر و... مفاهیمی هستند که در فیلم های استنلی مشاهده می کنیم. البته فیلم هایی مثل لولیتا ، پرتقال کوکی و چشمان... بیشتر به یک وجه از انسان اشاره می کنند و اگر هم مفاهیم مذکور در این فیلم ها وجود داشته باشند آشکار نیستند. اگر محتوا مهم باشد و فرم فیلم نتواند محتوا را انتقال دهد اتفاق خاصی نمی افتد. کوبریک با فرم دقیقش محتوا های مهم و ماندگاری را به ما منتقل کرده است.در این مطلب سعی می کنم بیشتر محتوا و مفهوم سه تا از فیلم های او را بررسی کنم. راه های افتخار، دکتر استرنج لاو  و از همه مهم تر ادیسه فضایی .

  

ادامه مطلب ...