«...گدار ظاهربین، متظاهر و لاف زن است. در کارهایش عمقی وجود ندارد و کاری که در آن تعمق نباشد هنر نیست. برخورد او با مسایل خیلی سطحی است و همان طوری که تروفو می گوید گدار شبیه مردی است که به ضیافتی میرود کتابی را از قفسه ی کتابها بر می دارد دو جمله ی آن را میخواند و دوباره آن را سر جای اولش می گذارد. این است روشی که گدار با آن زندگی را لمس میکند.
ادامه مطلب ...«می شد از این داستان فیلمی ملودرام یا فیلمی حادثه ای و قراردادی ساخت، اما باردم آن را برای فرو رفتن در لایه های زیرین سطح خوش نمای جامعه مادرید و تعمق در زندگی کسانی که با پشتیبانی از رژیم فرانکو ثروتمند شدند، به کار گرفت. استاد پس از آنکه مدتی عذاب وجدان را تحمل می کند و بحرانی را از سر می گذراند، فقر کارگران، شورش دانشجویان و انحطاط محیط خود را در می یابد و بر تعارضهای اجتماعی تأکید می کند.»
«ژرژ سادول»
ادامه مطلب ...(این نوشته در شماره ۶۱۳ ماهنامه فیلم چاپ شده است)
همه خطرات را در نظر بگیرید (در ایتالیا با نام آسفالت داغ و در آمریکا خطر بزرگ) که اقتباسی از رمانی به همین نام از ژوزه جووانی است ، وضعیتی بغرنج را مطرح میکند که میتوان آن را آزمایشی برای مرام و معرفت و اثبات دوستی دانست. این دقیقا به جووانی بر میگردد : در آثاری مانند نفس دوباره(اقتباس ژان پیر ملویل) ، حفره (اقتباس ژاک بکر) و ... هم رفاقت و خیانت مفهوم اصلی اثر را میسازند.
ادامه مطلب ...۱.
کائوریسماکی گفته بود که «سوی دیگر امید» اخرین فیلمش خواهد بود. اما مانند سوی دیگر امید ، شش سال بعد و در جشنواره کن فیلم دیگری از او اکران شد : برگ های افتاده (یا برگریزان) . فیلمی که تفاوتی با آثار دیگر آکی و شباهتی با فیلم های امروز جهان ندارد. کائوریسماکی مانند آثار قبلیاش ، با وجود دلبستگی و توجه به گذشته ، از فلاکت های فعلی و نگرانی های آینده نمیگذرد : علاوه بر التفات و مهرورزی همیشگی نسبت به طبقه کارگر ، خبر جنگ روسیه و اوکراین را بار ها از رادیو میشنویم. او نمیخواهد از تیرگی زمانهای که در آن زندگی میکند فرار کند. حتی خارج از خود فیلم ، فروش برگریزان را به اسرائیل و ترکیه ممنوع اعلام کرد .
ادامه مطلب ...