اندکی بعد از گرفتن جایزه اسکار(برای Body and soul) منشی جان فورد تلفن کرد و گفت که فورد مرا به ناهار دعوت کرده است. ادامه مطلب ...
«...گدار ظاهربین، متظاهر و لاف زن است. در کارهایش عمقی وجود ندارد و کاری که در آن تعمق نباشد هنر نیست. برخورد او با مسایل خیلی سطحی است و همان طوری که تروفو می گوید گدار شبیه مردی است که به ضیافتی میرود کتابی را از قفسه ی کتابها بر می دارد دو جمله ی آن را میخواند و دوباره آن را سر جای اولش می گذارد. این است روشی که گدار با آن زندگی را لمس میکند.
ادامه مطلب ...(...)فیلم های کاساوتیس مایه ی لذت آنهایی نیستند که انتظار دارند فیلم ها صرفاً «چیزهای مهم» را نشان بدهند، اموری که همگام با کنشهای حذف شده روایت را پیش میبرند. از سوی دیگر ، فیلمی از کاساوتیس برای آن دسته از تماشاگرانی که حس میکنند یک اثر هنری تمامیتی ارگانیک است ، سازه ای که در آن هر جزئی کاملاً در جای خود قرار میگیرد و هیچ عامل تصادفی ای در آن بروز نمی یابد، لذتی زیبایی شناختی محسوب نمیشود. یک فیلم کاساوتیسی سرگرمی و هنر را به چالش میکشد(...)
از مقاله «آثار جان کاساوتیس:فیلمنامه،سبک بازی و بداهه پردازی» نوشته ماریا ویرا
(این کتاب حاوی شانزده مقاله در مورد سینمای کاساوتیس است)
موافقم که امروزه امر عادی ساختن فیلمهای رنگی است و ممکن است فیلم برداری سیاه و سفید کمی قدیمی و منسوخ به نظر برسد. راستش در عین حال با این نظر موافق نیستم من فکر میکنم که انسان احساس بسیار قوی نسبت به سیاه و سفید دارد. این فقط در عکاسی وجود ندارد ، بلکه در طراحیها و حکاکی ها نیز وجود دارد _ نقاشان نیز تصاویر را به صورت رنگی خلق میکردند ، اما به منظور خلق مضمونی خاص طراحی و حکاکی سیاه و سفید نیز کار میکردند. در نتیجه فکر میکنم که سیاه و سفید اکنون توسط عموم پذیرفته شده است ، و بنابراین معتقدم وقتی افراد میگویند امروزه استفاده از سیاه و سفید غیر ممکن است اشتباه میکنند.
اریک رومر،۱۹۷۱
مشخصات کتاب : فیلم به عنوان فیلم ، ویکتور پرکینز ، ترجمه عبدالله تربیت ، نشر خجسته. (چاپ اول : ۱۳۶۷ ، نشر فیلم)
ادامه مطلب ...