سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی
سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی

کوتاه درباره آرزو‌های دوردست (High Hopes) 1988



این چهارمین فیلم (اولین فیلم سینمایی) مایک لی است. فیلمی که مانند آثار مشهورش (آنجور که من مایک لی را می‌شناسم) ، به کشمکش و مشکلات خانواده ها می‌پردازد. در آرزو‌های دوردست به مسائل اجتماعی یعنی اختلاف طبقات (برخورد طبقه ثروتمند با پایین تر از خودش) ، مشکلات و اعتراض طبقه کارگر ، سقط جنین (که در بیشتر فیلم های مایک لی ، شاید همه ، به آن اشاره می‌شود) و مشکلات سالمندان اشاره می‌کند.
با شخصیت هایی که در ظاهر اغراق شده هستند (که به نظر من نیستند!) می‌توان این فیلم را یک اثر طنز هم دانست. (البته سکانس هایی که آن مرد سردرگم به خانه سیریل و شرلی می‌آید  ، واقعا کمدی هستند!)
در این صحنه که تماشا کردید ، قرار است تولدی برای این پیرزن (مادر سیریل) بگیرند ، ولی سیریل ، خواهر لوس و تازه به دوران رسیده‌اش و شوهر هیزِ او آنقدر دعوا می‌کنند و سر و صدا راه می‌اندازند تا این جشن تولد که خیلی هم برای پیرزن مهم به نظر نمی‌رسد ، به وضعیتی مبتذل‌تر تبدیل شود (جشن تولدی که فقط برای خودنمایی یکی از شخصیت ها - یعنی والری،خواهر تازه به دوران رسیده‌ سیریل - برگزار می‌شود). مایک لی  بهنگام و درست زوم می‌کند ، به خوبی از صدا  و به موقع از موسیقی اندرو دیکسون استفاده می‌کند. این صحنه / آرزو‌های دوردست مو بر تن آدم سیخ می‌کند و آدم را به فکر وا می‌دارد. 
ادامه مطلب ...

کوتاه درباره آنها در شب زندگی می‌کنند (They Live by Night) 1948

 کلیپی دیدم که جیم جارموش (اینجا) ، درباره فیلم های یکی از اساتیدش یعنی نیکلاس ری صحبت می‌کرد. و برای این یادداشت کوتاه ، می‌خواهم از  نکته ای کوچک -اما مهم- که جارموش به آن اشاره کرده استفاده کنم.  

ادامه مطلب ...

کوتاه درباره پیروزی تلخ (Bitter Victory) 1957

حتی فیلم هایی که جزو قوی ترین آثار نیکلاس ری نیستند،آدم را به ستایش و فکر وا می‌دارند. پیروزی تلخ نیز از مهم ترین آثار ری نیست،ولی انسانی و قابل تقدیر است. فیلم تفاوت ها و شباهت هایی با آثار شاخص ری دارد. (محسوس ترین تفاوت در داستان و فیلمنامه‌ و یاغی و عصیان‌گرِ ری است).داستان فیلم در جنگ جهانی دوم می گذرد و ریچارد برتون (جیم) و کرت یورگنس (دیوید) در نقش دو افسر ارتش بریتانیا ،که وظیفه دارند یک حمله کماندویی را در شمال آفریقا انجام دهند،هنر‌نمایی می کنند.روث رومن (جین) نقش معشوق سابق جیم و همسر دیوید را بازی می کند. این ماموریت جدالی‌ست بین جیم و دیوید ، برای تصاحب معشوق.(به نورپردازی پلانی که تصویرش را انتخاب کردم نگاه کنید...)

با وجود تفاوت هایی که با آثار شاخص ری دارد ، شخصیت اصلی در اینجا هم «قوانین را می‌شکند».  اما دو مرد داستان همیشه با هم و هم زمان راه می‌روند،نورپردازی یکسانی برای آنها در نظر گرفته شده است (غیر از تصویر بالا) و... تا اینکه دیوید به جیم می‌گوید : «تو قوانین رو شکستی». این یک‌ راست  به ما می‌گوید که در پیروزی تلخ شخصیتِ عصیانگر ری کیست. مانند اسم فیلم که تفسیری عالی‌ست بر خود فیلم و پایانش، دیالوگ ها هم در پیروزی تلخ تفسیر درستی از شخصیت ها ارائه می‌دهند : جیم کسی است که بر خلاف جریان آب شنا می‌کند و «قوانین را می‌شکند». دیوید بزدل و دروغگو و «یک یونیفرم خالی» ‌‌‌‌‌ست. البته دیوید هم قانون‌شکنی می‌کند : قانون شکنی در دوستی،مرام و معرفت! او فرقی با آن آدمک های تمرینی ندارد، (که در پایان  کارکردی عالی پیدا می‌کنند) او یک یونیفرم خالی‌ست... 

ادامه مطلب ...