درباره «من با یک ساحره ازدواج کردم» شما اغلب در فیلم های تان به فانتزی برگشت میکنید آیا مخصوصاً دنبال سوژه فانتزی می گشتید؟
نه بعد از آن تلاش مذبوحانه ای که کرده بودم در جستجوی سوژه ای بودم که آن را فیلم کنم ، هر فیلمی. بعضی از افراد می گویند که من با این فیلم، فرصتی به «ورونیکا لیک» دادم اما عکس آن صحت دارد او به من فرصت داد چون در آن هنگام ورونیکا لیک یک هنر پیشه جوان خوش آتیه بود که کمپانی پارامونت قراردادی با او بسته بود. یک بار من با «پرستون استورجس» که دوست بزرگ من و آن هنگام کارگردان مهمی در پارامونت بود ملاقات کردم.
ادامه مطلب ...شخصیت اصلی و مد نظر ری ، در پایان بر خلاف در مکانی متروک ، فراتر از واقع و شورش بی دلیل خودش را تخلیه نمی کند ؛ بلکه با عشق آرام می شود. رابرت رایان در این فیلم نقش مردی را بازی می کند که می بینیم چه رفتار خصمانه ای با خلافکاران و پلیس های دیگر دارد. او با آدم های دور و برش، و فضای سرد و بی روح شهر ارتباط برقرار نمی کند ؛ ولی پس از آشنایی با دختر نابینا (آیدا لوپینو) همه چیز دگرگون می شود...
برای «استنلی کوبریک» ترحمی به خود است که فیلم های «هراس و هوس» و «بوسه قاتل» خود را به فراموشی بسپارد. اگر او در عوض کارگردان سینما، نویسنده میبود میتوانست آنها را پاره کند و به دور بیندازد. اما بعد از آن، او بیست و هفت ساله بود که ، «کشتار» را آفرید ، که آغازی واقعی در حرفه سینمایی او است. «کشتار» یک فیلم بسیار تعلیق برانگیز و استادانه است و آکنده است از سرعت، تدوینی ابتکار آمیز، به شیوه ای پرتنش و تلویحی و جای پاهایی از شخصیت پردازی در فیلم . اما این فیلم یک اثر هر اس زا است که دارای تحرک و گفت و شنودهای خوب است، البته گفت و شنودهایی که نه مانند فیلم های اخیر ، برای تصحیح به کامپیوترها سپرده می شوند.¹
«پالین کیل»
ادامه مطلب ...