این نوشته در شماره ۶۱۲ ماهنامه فیلم چاپ شده است
خاموشی دریا (۱۹۴۷) : بر اساس رمانی به همین نام از ورکور
لئون مورین کشیش (۱۹۶۱): بر اساس رمانی از بئاتریس بک
ارتش سایه ها (۱۹۶۹) : بر اساس رمانی به همین نام از ژوزف کسل
یک سه گانه غیر رسمی : آیا میتوان این سه اثر را یک سهگانه دانست؟ فاصله زمانی این را به ما نمیگوید : بین خاموشی دریا و لئون مورین کشیش چهارده و بین لئون مورین و ارتش سایه ها نه سال فاصله است. یعنی هر کدام از این فیلم ها در یک دوره خاص از سینمای ملویل ساخته شدهاند. این تفاوت در فرم و نگاه ملویل در خود فیلم ها کاملا مشخص است. مثلا ارتش سایه ها در رنگ بندی و میزانسن و دکوپاژ آنچنان تفاوتی با سامورایی و دایره سرخ ندارد.
اقتباس خلاقانه : اقتباس ملویل تا جایی که توانسته وفادارانه بوده و تنها در جزئیات برای بهبود فیلم تغییراتی داده شده. میتوان گفت ملویل ناچار بود تا چنین کاری انجام دهد. اجازه بدهید فیلم به فیلم پیش برویم : خاموشی دریا به عنوان میراث ملی فرانسه شناخته میشود. ملویل حق اقتباس کتاب را نخریده بود. اکران فیلم به نظر یک هیئت منصفه که قرار بود اعضای نهضت مقاومت در آن حضور داشته باشند وابسته بود (که البته بر خلاف توافق ملویل و ورکور ، روزنامهنگاران و شاعرانی چون کوکتو در آن جمع حضور داشتند). با عدم رضایت آنها فیلم سوزانده میشد. همه به فیلم رای مثبت دادند و خوشبختانه فیلم سوزانده نشد! اتفاق رمان برای خود ورکور رخ داده بود و ورکور فقط جای خواهرزاده را با همسرش عوض کرد و همچنین لحنی شاعرانه به داستان بخشید. فیلم در خانه خود ورکور فیلمبرداری شد تا کار واقعی تر بشود.
خاموشی دریا فیلمی با روایت ضد سینمایی ، متکی بر صدا و تصویر و تقریبا بدون جنبش و حرکت است. در واقع میتوان این فیلم را در زمان خودش اثری تجربی خواند. ملویل پیش از برسون و امثالهم دست به این کار زده بود. در خاموشی دریا میزانسن و گاهی اوقات حرکت دوربین کمک شایانی به شخصیت پردازی کرده اند : دیدار ورنون و استفان در بیرون از خانه (در فضایی برفی که انگار استعارهای است از پوشانده شدن احساساتشان) در کتاب وحود ندارد. و دست های دوخته شده روی پارچه در کتاب توصیفی کوچک را در بر میگیرد اما در فیلم مفهومی عالی پیدا میکنند. در فیلم به مرخصی و خاطرات افسر توجه ویژهای میشود در حالی که در رمان به خاطر اینکه داستان از زبان عمو روایت میشود ما اطلاعات زیادی دریافت نمیکنیم و فقط از زبان افسر نکته هایی را میخوانیم. و در پایان ، جمله زیبای آناتول فرانس (چه باشکوه است که یک سرباز از دستور جنایت سرپیچی کند) که بدرقه عمو برای افسر آلمانی است در کتاب موجود نیست.
خاموشی دریا
در لئون مورین هم مثل خاموشی دریا داستان واقعی است و هم اقتباس ملویل وفادارانه است. در واقع امانوئل ریوا نقش بئاتریس بک - نویسنده رمان - را بازی میکند! شاید بیشترین وفاداری به اثر اقتباسی در کارنامه ملویل در همین فیلم به چشم بخورد. فیلم سه ساعت بود اما به خواست خود ملویل کوتاه شد.
حتی منتقدی در روزنامه فرانس سوآر نوشته بود : « ملویل استعدادی واقعی به عنوان یک فیلمساز دارد. اما شاید گاهی بیش از حد به حرف اصلی رمان وفادار بود. فیلمی ساخته نشده است. تنها رمان را فصل به فصل میبینیم.»
ارتش سایه ها کمی متفاوت است. کسل در مقدمه کتابش از دقت بی حد و حصر خود در روایتی رئالیستی و گزارشی خبر میدهد. اما فیلم با وجود وفاداری به رمان «تمام رئالیسم را حذف کرده است ، غیر از اشغال توسط آلمانی ها!». ملویل به تفسیر شخصیت ها دست میزند.
لئون مورین کشیش
و ما احساسات آنها را بیشتر درک میکنیم. ملویل به گفته خودش «نمیخواست فیلمی بسازد که تابلویی درباره جنگ باشد» و رمان کسل چنین رمانی بود.
در رمان کسل فصلی وجود دارد که برگرفته از یادداشت های ژربیه (در فیلم با بازی لینو ونتورا) است. در آنجا - طبعا - روایت شکل اول شخص به خود میگیرد و حکایت های ریز و درشتی نقل میشود. اگر ملویل میخواست تمام حکایت های ریز و درشت آن فصل را به تصویر بکشد ، قطعا فیلم ضربه میخورد. پس ملویل تنها از آن داستان هایی که میتوانستند به روایت فیلم کمک کنند استفاده کرد. قضیهای که در سلمانی اتفاق میافتد را در رمان ، ژربیه از زبان ژان فرانسوا نقل میکند ، اما در فیلم خود ژربیه آن حکایت را تجربه میکند. ملویل هوشمندانه ،با یک جا به جایی کوچک کاری خلاقانه انجام میدهد. غیر از این جزییات لباس ها و قیافه شخصیت های فیلم شباهتی به رمان ندارد . جملات کلیدی پایان فیلم هم در رمان موجود نیستند. همانطور که نوشتم ملویل تنها شمایلی دلخواه از آن زمان را نشان میدهد نه تابلویی درباره جنگ...
مقاومت عاشقانه : علاوه بر اینکه هر سه فیلم در زمان جنگ و مقاومت میگذرند، اما مفهوم مقاومت را به شکلی سمبولیک در درون خود دارند. البته که در ارتش سایه ها قضیه فرق میکند.
مقاومت در خاموشی دریا، در سکوت عمو و خواهر زاده اش در مقابل سخنان افسر آلمانی خلاصه می شود. هر چند که با خداحافظی و یک جمله از آناتول فرانس این سکوت را جبران میکنند. در خاموشی دریا شخصیتها به خوبی وظیفهشان را انجام میدهند و مقاومت آهنینی دارند. صاحبان خانه لب از سخن نمیگشایند و افسر آلمانی فقط حرف میزند ؛ ما مقاومت را بدین شکل اساس می کنیم. اما مقاومت دیگری هم وجود دارد. عشقی بین افسر و دختر شکل میگیرد و آنها در برابر ابراز کردن این عشق به شکلی مستقیم مقاومت میکنند. افسر با سخنانی کنایه آمیز و نگاههایی معنادار از علاقه اش خبر میدهد و دختر هم یک بار لبخند میزند و یک بار خداحافظی می کند (نشانه های دیگری هم در میزانسن های فیلم وجود دارند که پیشتر ذکر کردم).
ارتش سایه ها
در لئون مورین هم کموبیش چنین شرایطی را شاهد هستیم.لئون مورین، با رویکردی سادیسمی/سادومازوخیسمی نه تنها خودش عشقش را ابراز نمی کند بلکه به ابراز عشق زن هم بی توجهی میکند. کاملاً مشخص است که در اینجا مفهوم مقاومت و مقاومت در برابر ابراز عشق به هم گره خورده اند. باز هم مثل خاموشی دریا مقاومت دوطرفه است ؛ زن هم در مقابل تحقیر شدن در برابر لئون مورین مقاومت میکند و تا لحظه آخر می جنگد.
ارتش سایه ها مستقیما به مقاومت فرانسوی ها در زمان اشتعال آلمانی ها مربوطه می شود. مقاومتی که به اشکال مختلفی دیده میشود. آنها وفادارانه به مبارزه می پردازند و تسلیم نمیشوند. اینجا دیگر نمیتوانیم بگوییم عشقی بین ماتیلد و ژربیه شکل میگیرد. این یک دلبستگی است که شامل حال مبارزان دیگر هم میشود. در ارتش سایه ها ، وفاداری و مبارزه عاشقانه برای وطن به چشم میخورد ، که یک پایان عالی برای این سهگانه ماندگار است.
منابع :
۱.سینما به روایت ژان پیر ملویل ، روی نوگییرا ، ترجمه آرش آذر پور ، نشر نظام الملک (۱۴۰۰)
۲.خاموشی دریا ، ورکور ، ترجمه حسن شهید نورایی ، شرکت سهامی چاپ ، (۱۳۲۳)
۳. ارتش سایه ها ، ژوزف کسل ، ترجمه قاسم صنعوی ، نشر گلآذین (۱۳۸۲)
سلام
استفاده کردم از مطلب. ممنون.
ارتش سایهها را هم خواندم و هم دیدم... رفتم مطلبی که در موردش نوشتم را نگاه کردم و خواندم... چهار سال گذشته بود ولی چند نکته خوب در مطلبم دیدم این جمله ته خودشیفتگی شد!
صحبت از خودشیفتگی شد همین چند روز قبل فیلمی دیدم با عنوان sick of myself و چقدر تکاندهنده بود.
آدرس آن مطلب این است:
https://hosseinkarlos.blogsky.com/1398/12/19/post-753
سپاس
سلام.
خوشحالم که مفید بود.
نمیدونستم در مورد ارتش سایه ها مطلب نوشتید وگرنه خودم زود تر اینها میرفتم سراغ مطلب شما و برای نوشتن این مطلب از اطلاعات شما استفاده میکردم. ممنون.