سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی
سینه‌فیلیا

سینه‌فیلیا

یادداشت‌های سینمایی

نوشته‌ی من در مجله فیلم چاپ شد!


باورم نمی‌شود! همینجوری الکی بهترین و کامل ترین چیزی که در مورد سینما نوشتم را دو-سه ماه پیش برای مجله‌ی فیلم فرستادم. و فکر می‌کردم در قسمت نقد خوانندگان چاپ شود ولی تیترش آمد روی جلد!  

ادامه مطلب ...

درباره فیلم های کمدی روی پرده ؛ شهر هرت!

هیچ‌کدام از این فیلم ها را ندیدم. ترجیح می‌دهم پول و وقتم را صرف کار دیگری کنم. وسوسه هم نمی‌شوم ، که مانند جو گلیس که فیلمنامه نورما دزموند را فقط به خاطر اینکه بفهمد چقدر بد است می‌خواند¹ ، این فیلم ها را ببینم. نگاهی به پوستر دو فیلم ، و همچنین تیزرشان مشخص می‌کند که چه کیفیتی دارند. یعنی واقعا انتظار دارید انتظار داشته باشم ارثیه فامیلی و معجزه عشق فیلم های خوبی باشند؟! 

ارثیه فامیلی تا الان فقط و فقط ۳۹ میلیون فروخته! معجزه عشق فقط یک میلیارد و سیصد ! 

ادامه مطلب ...

دختر کارخانه کبریت سازی (The Match Factory Girl | Tulitikkutehtaan tyttö) 1990 / سوی دیگر نومیدی


«ناگهان، بهار گذشته، بی هدف در شهر سرگردان بودم، زیاد حرف می زدم و به مسخره ترین حالت سرم را می‌چرخاندم و تکان می دادم (کلافه بودم).روز بعد روی  تختم دراز کشیده بودم و به شدت از خودم متنفر بودم. برای انتقام تصمیم گرفتم فیلمی بسازم که روبر برسون را کارگردان فیلم های اکشن حماسی جلوه دهد. بعداً نام این لقمه آشغال را «دختر کارخانه کبریت سازی» گذاشتم، زیرا این نام آنقدر طولانی است که به راحتی فراموش می شود.»

(آکی کائوریسماکی)


 کائوریسماکی ، داستان تلخ و غم انگیز اندرسن را در جامعه‌ی مدرن و ماشینی روایت می کند. اینکه دخترک کبریت فروش به دختر کارخانه کبریت سازی تبدیل شده خیلی بامزه و خلاقانه است... اما فیلم سوم سه‌گانه طبقه کارگر- به قول کارگردان بازنده ها - (سایه ها در بهشت ، آریل) داستانی آنچنانی، که پر از پیچش باشد (بداهه فیلمبرداری شد) و شباهت زیادی به دخترک کبریت فروشِ هانس کریستین اندرسن ندارد.‌کائوریسماکی پیش از این هملت را به عنوان اثری کلاسیک به صورت خاصی اقتباس کرد(هملت تجارت می‌کند) ؛ دخترک کارخانه کبریت سازی را هم اجازه بدهید اقتباسی مدرن بنامم! : آیریس نیز مانند دخترکِ کبریت‌فروش معصوم، مظلوم و تنهاست (این معصومیت و مظلومیت با لباس ها ، آن کشِ موی صورتی اش ، آرایش کردنش وقتی پدر و مادر دارند به اخبار خونین تلویزیون گوش می‌دهند و ... نشان داده می‌شود). دخترک داستان اندرسن پدر و مادر ندارد ، کسی به او توجه نمی‌کند و در سرمای زمستان جان می‌دهد.  دخترک فیلم کائوریسماکی (آیریس ، با هنرنمایی کاتی اوتینن)  پدر و مادر دارد(الینا سالو در نقش مادر و اسکو نیکاری در نقش ناپدری)  ، اما اگر کمی فکر کنیم متوجه می‌شویم ندارد! (در واقع نداشت بهتر بود!) به او هم کسی توجه نمی‌کند و اگر هم بکند از روی سو استفاده است (آرنه با بازی وسا ویریککو). 

ادامه مطلب ...

نَویگی‌تِر (The Navigator) 1924 از دریچه نقد (بررسی) دیوید رابینسون

یک بار دیگر «کشتی نوگی‌تر» فرصتی فراهم می‌آورد ، تا شاهد باشیم که استعداد های کیتن در عرصه های مختلف چه پیشرفت محسوسی کرده است. سکانس جنگ با آدمخواران حاوی برخی از تماشایی ترین پرش ها و سقوط های کیتن است. شوخیهای این فیلم آن چنان در هم فشرده و چنان در هم یافته است که گاه همپای آنها پیش آمدن یا یادآوری تداوم آنها مشکل می‌شود.(...)شخصیت رولو با منطق و یکپارچگی بسیار مستدلی پرورش می‌یابد. تحول او از یک لوس احمق. شروع فیلم ، به قهرمان با شعور پایان فیلم کاملا باورکردنی است. آن آرامش و در عین حال عزم به مبارزه با آدمخواران به هیچ وجه با خونسردی او در ابتدای فیلم که به خواستگاری دختر می‌رود  و عدم پذیرش بعدی او را به راحتی قبول می‌کند ناسازگار نیست.

«دیوید رابینسون»

 

ادامه مطلب ...

در مکانی خلوت (In a lonely place) 1950 /وقتی تو عاشقم بودی،چند هفته ای را زندگی کردم

نکته: برای دومین بار فیلم را تماشا کردم. قصد داشتم   هنگام دیدن فیلم یادداشت بردارم (تا این نوشته را اصلاح کنم) ؛ اما آنقدر غرق فیلم و فضایش شدم که پاک یادم رفت!  

علاوه بر نکاتی در مورد بازیگران و کارگردان ، چیز هایی که در ذهنم مانده بود را اضافه کردم. کافی نیست.  باید دوباره ببینم!

به نظرم این با اختلاف بهترین بازی بوگارت و بی‌شک یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینماست... 

ادامه مطلب ...