کارگردان قصه را آرام آرام پیش میبرد ؛ به گونهای که تماشاگر فیلم خودش داستان را بفهمد و لقمه آماده را در دهانش نمیگذارد. این البته شاید در زمان ساخت فیلم بیشتر نمود پیدا کند (۱۹۵۶) تا قرن بیست و یکم که فیلم های علمی-تخیلی به وفور یافت میشوند و تماشاگران کمابیش با قواعد و چم و خم این ژانر آشنا هستند . الان ما میتوانیم وقایع داستان را راحت تر حدس بزنیم و پیش بینی کنیم. در دهه پنجاه ، فیلم های علمی-تخیلی به مسئله جنگ سرد و کمونیسم اشاره میکردند. در مرگبار مرا ببوس (1955) آن ماده مرگبار همان بمب اتم است و در آنها! (1954) مورچه های متحد و غول پیکر همان کمونیستها هستند. در اینجا اما دان سیگل هم به کمونیسم اشاره میکند و هم به ایدئولوژی آمریکا در رابطه با جنگ سرد که مردم کورکورانه از آن اطاعت میکنند. او با یک تیر دو نشان میزند.
ادامه مطلب ...کوبریک فیلمساز مهمی است چون فیلم های مهمی در مورد موضوعات بنیادین و اساسی بشر ساخته.جنگ،مرگ،زندگی،هستی،نیستی،خدا، عدالت، صلح ، جهل بشر و... مفاهیمی هستند که در فیلم های استنلی مشاهده می کنیم. البته فیلم هایی مثل لولیتا ، پرتقال کوکی و چشمان... بیشتر به یک وجه از انسان اشاره می کنند و اگر هم مفاهیم مذکور در این فیلم ها وجود داشته باشند آشکار نیستند. اگر محتوا مهم باشد و فرم فیلم نتواند محتوا را انتقال دهد اتفاق خاصی نمی افتد. کوبریک با فرم دقیقش محتوا های مهم و ماندگاری را به ما منتقل کرده است.در این مطلب سعی می کنم بیشتر محتوا و مفهوم سه تا از فیلم های او را بررسی کنم. راه های افتخار، دکتر استرنج لاو و از همه مهم تر ادیسه فضایی .
ادامه مطلب ...