«می شد از این داستان فیلمی ملودرام یا فیلمی حادثه ای و قراردادی ساخت، اما باردم آن را برای فرو رفتن در لایه های زیرین سطح خوش نمای جامعه مادرید و تعمق در زندگی کسانی که با پشتیبانی از رژیم فرانکو ثروتمند شدند، به کار گرفت. استاد پس از آنکه مدتی عذاب وجدان را تحمل می کند و بحرانی را از سر می گذراند، فقر کارگران، شورش دانشجویان و انحطاط محیط خود را در می یابد و بر تعارضهای اجتماعی تأکید می کند.»۱
«ژرژ سادول»
در این بحرانی که سادول اشاره میکند ، باز هم خودخواهی به چشم میخورد و استاد از روحیه بوروژایی خودش جدا نمیشود.
کارگردان با استفاده مکرر از نما های درشت و موسیقی به تفسیر اخلاقی دست می زند ، معادلات پیچیده ریاضی ، با وضعیت پیچیدهای که استاد در آن گیر کرده تناسب دارد. میزانسن ها همه از ترس او خبر میدهد.
سلام و درود بر شما آقای ر.ر.م عزیز و بزرگوار.



) 



ساق و سالم و موفق بیبی و 





خدمت رسیدم.هم بابت پست ها و معرفی ها و عکس و پوستر های همیشه خوب تون تشکر کنم.هم بابت آشنا شدن با آقای دامون و حسین آقا.(حسین آقا میله بدون پرچم نه ها.
ایشان که دوست عزیز کتاب خوان مان هستند
منظورم.همون حسین آقاییِ که .نام فامیلش خاطرم نیست.ولی یادم مونده که داماد آقاییِ که با دیدن غزاله بانو از این رو ب اون ر شده بود
داشتم عرض میکردم.بعضی از فیلم ها رو که آدم تماشا میکنه.تو ذهنش تجزیه تحلیل میکنه.مثلا بنده از قدیم ها.با سینما ۴ فیلم می دیدم.برام واجبه که.وقتی فیلم می بینم.از بزرگوارانی که سواد سینمایی دارند.کمک بگیرم.چون ذهنم رو درگیر میکنه.القصه فیلم کیک محبوب من-رو که دیدم.لازم و ملزم دونستن.راجبش بخونم.(خصوصا اینکه اکثر خانوم هه نوشته بودند.خیلی باهاش گریستن.)
لاکن نقد بزرگوارانی که نام شونو ذکر کردم.کامنت های موافق به نقدی که برای آقای دامون نوشته بودند... .بسیار بسیار ارزنده و
ارزشمند بود.هست.
و خیلی خیلی ممنون از شما عزیز بزرگوار.
دیل خوش بداری همیشه
ببخشید که پر حرفی کردم.
خیلی ممنون